از سمت مشرق

ندایی از مشرق، رو به بیداری

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

ه گمانم فردا
صبح
خورشید دوباره برمی گردد
شاید امشب اخرین شب این تاریخ نباشد شاید
باز هم روزنه رو به حیات
برگردد
چه می دانی
رودها جاری اند
و پرنده ها
روی شاخه منتظر
این همان امید است
نه که بی خبری
به گمانم بی ستارگی رو خاموشی است
من نمی دانم که اگر این دنیا
لحظه سایه و روشن را دید
من هم هستم؟
چه کسی می داند
اما
چه من و تو باشیم چه نباشیم
رود جاری است
و همه منتظرن
تا که بگردد نور
و باز هم حیات
چشمه اش را بجوشاند و ما را
سیراب کند از دَوَران
فکر می کنم امید
هر جا باشد
نور را برمی گرداند.

۰ نظر ۲۲ تیر ۹۸ ، ۲۳:۲۱
هاتف بامدادی

چقدر دوست داشتم حوصله ای دست می داد تا درباره وهم و عقل بنویسم و بگم که این مسئله می تونه مهم ترین مسئله  زمان ما باشه. اینکه چقدر مسائل و درگیری های ما به غلبه  وهم بر عقل مربوطه. اینکه مجاورت و نزدیکی انسان به حقیقت (که فقط با عقل ممکنه)‌ چقدر برای شیطان سخته و البته به همین اندازه طی کردن  راهش هم برای ما مشکل و پر از دام های مختلفه.

چقدر هم البته، دوست داشتم تا خودم بتونم وهم خودم رو اونطور که باید، تربیت کنم. و عقل رو در اون مقامی که باید، قرار بدم.

۰ نظر ۱۶ تیر ۹۸ ، ۰۰:۲۷
هاتف بامدادی