از سمت مشرق

ندایی از مشرق، رو به بیداری

طبقه بندی موضوعی

۸ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

به نظر می رسه جنگ نفس گیری در راهه. هنوز جبهه کفر با تمام توان به میدون نیومده. فتنه ها تمام و کمال خودشونو نشون ندادن.

در هر حال از مخالفت های علنی با حرف های رهبری و بقیه تحولات روز، بوی خوشی به مشام نمی رسه. قراره هزینه بدیم و چیزهایی رو در عوض به دست  بیاریم.

دقت کنید که رسانه ها تمام حقایق رو بیان نمی کنن. چه در مورد سوریه، چه در مورد اتفاقات داخلی. و این خودش زمینه ساز بروز فتنه های آیندس.

در هر حال إنّ الله بالغ أمره.

--------------------------------------------------------------

پی نوشت: نقطه اتکای ما، حق و بیان حقیقته. ما بر حقّیم، بنابراین تنها نظامی در دنیا هستیم که از بیان تمام و کمال حقایق هراسی نداریم. مطلب مهمّی در این باره در bهنم هست که إن شاءالله در Hینده خواهم نوشت.

۰ نظر ۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۳۳
هاتف بامدادی

یکی از آفت های دنیای مجازی اینه که، آدمایی که قبلا کسی آدم حسابشون نمی کرد و امیدی به تعقّلشون نبود، برای خودشون بلندگو پیدا می کنن تا افکار مریض و لجن مالشونو توی دنیا جار بزنن.

از قضا تعداد زیادی از این آدما مخاطبای زیادی هم پیدا کردن.

بی عقلی فراتر از یک بیماریه و ظاهرا هم که  مُسریه.

پی نوشت: یک جنبش که در حال مبارزه با یک مصداق، دقت کنید که یک مصداق بلندگوهای سیاه و قرمزه، جنبشِ stop making stupid people famous هست.

۰ نظر ۲۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۲۶
هاتف بامدادی

طاقت کجاست روی عرقناک، دیده را؟                                                                       آرام نیست کشتی طوفان رسیده را

بی حسن نیست خلوتِ آیینه‌مَشربان                                                                      معشوق، در کنار بود پاک دیده را

یاد بهشت، حلقهٔ بیرون در بود                                                                                 در تنگنای گوشهٔ دل، آرمیده را

ما را مبر به باغ که از سیر لاله‌زار                                                                             یک داغ صد هزار شود داغدیده را

با قدِّ خم ز عمر، اقامت طمع مدار                                                                           در آتش است نعل، کمان کشیده را

زندان جانِ پاک بود تنگنای جسم                                                                             در خم قرار نیست شرابِ رسیده را

شوخی که دارد از دل سنگین به کوه پشت                                                              می‌دید کاش صائب در خون تپیده را

                                                                                                                                                                                   صائب تبریزی

لینک منبع

۱ نظر ۲۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۳۱
هاتف بامدادی

چند وقتی است که خانه ام را گم کرده ام

عطر شب بو را

و سایه درختان را؛

چند وقتی است مقیم شبم،

نسیم سحر به سمتم نمی آید

و دستم را به طرف درخت سیب دراز نکرده ام؛

باز هوس کرده ام

که از الماس های همسایه ها نور بردارم

وقت طلوع شکوفه ها رو نگاه کنم

وقت غروب ستاره ها را بچینم؛

چند وقتی است تازگی نکرده ام

کهنه ام. خسته و وارفته نشسته ام.

دوست داشتم آب روانی بودم

که دیگران خودشان را در من ببینند

و درختان و گل ها را به آسمان نزدیک تر کنم

و سر انجام به اقیانوس متصل شوم؛

دوست دارم

پابرهنه در پای کوه

آنجا که دره های سبز با شکوفه های فراوان هست

بدوم

و فریاد بزنم

"سلام آزادی! سلام تازگی!"

۰ نظر ۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۴۰
هاتف بامدادی

لطفا قبل از اینکه از رهبری مایه بذارید، کمی فکر کنید!

قبل از اینکه برای انتشار اندیشه خودتون و قبولوندن این تفکر به بقیه متمسک به ولایت فقیه بشید، به عاقبت این کار فکر کنید! با این کار دارید عملا رهبری رو سپر خودتون می کنید. دارید می گید منطق من اینه: چون آقا گفتن پس درسته. دقت کنید که بعد از یه مدت حرف هایی که شما گفتید فراموش می شن و با ارجاع بیش از حد به رهبری، هزینه های وارد شده به ایشون باقی می مونه.

عزّت و جایگاهی رو که رهبری در طول سالیان، با خون دل خوردن ها و با صبر به دست آوردن، برای به دست اوردن هدف خودمون هدر می دیم! مگه حضرت آقا چه گناهی کردن که ما به جای آبرو به دست آوردن برای ایشون باید از آبروی ایشون خرج کنیم. لطفاً نگید برای اهداف دینیه، چون اساساً انتظاری از بعضی سیاستمدارا نیست که بخوایم در موردشون صحبت کنیم! بعضاً خیلی راحت دروغ به رهبری می بندن و یا گاهی با لق لقه زبان کردن عباراتی مثل "مقام معظم رهبری" و یا "مقام عظمای ولایت"، به دنبال ماستمالی کردن گندکاری های خودشون هستن. خدا لعنتشون کنه که حاضرن حتی اولیاء خدا رو هم قربانی رسیدن به اهداف خودشون کنن.

دقّت کنید که ما باید سپر باشیم برای اولیاء خدا. از مرجع تقلید تا ائمه و پیامبر بزرگ (ص)، نه اینکه همیشه برای قبولاندن حرف خودمون از ایشون مایه بذاریم. نه اینکه هیچوقت از رهبری نگیم، ولی پنهان شدن پشت ایشون به خصوص در بحثای منطقی، اصلاً کار پسندیده ای نیست. البته به عقیده بنده، در جایی که حرف، حرفِ محبّته و نه استدلال های منطقی، استفاده به جا و مناسب از حرف ها، عقاید و اعمال ایشون می تونه مناسب باشه.

۰ نظر ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۱۱
هاتف بامدادی

تابستانم مرثیه ای تازه بود

و پاییزم لحظه های تنهاییِ غروب در کوهها

زمستان را به انتظارم هنوز ...

پی نوشت: این نوشته مربوط به چند ماه پیش هست.

۰ نظر ۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۰۴
هاتف بامدادی

امام باقر«علیه‌السلام» می‌فرمایند:
«یا جابِر! اغْتَنِمْ‏ مِنْ اهْلِ زَمانِکَ خمْساً»؛ پنج چیز را در رابطه با مردم زمانه غنیمت شمار :
«إِنْ حَضَرْتَ لَمْ تُعْرَفْ»؛ اگر در مجلسى حاضر بودى و تو را نشناختند.
«وَ إِنْ غِبْتَ لَمْ تُفْتَقَدْ»؛ و اگر از جلسه خارج شدى و به دنبالت نبودند.
«وَ إِنْ شَهِدْتَ لَمْ تُشاوَر»؛ و اگر در جلسه بودى و از تو نظر نخواستند.
«وَ إِنْ قُلْتَ لَمْ یُقْبَلْ قَوْلُکَ»؛ و اگر نظر دادى و نظرت را نپذیرفتند.
«وَ إِنْ خَطَبْتَ لَمْ تُزَوَّجْ»؛ و اگر خواستگارى کردى و جواب ردّ دادند.

۱ نظر ۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۵۳
هاتف بامدادی

جدیدا مانورهای زیادی روی موضوعاتی مثل محیط زیست یا فقرا می شه. کاری با اینکه این حرکات شعارزدگیه و با صِرف این کارها نمی شه مردم رو رشد داد، ندارم; اما حتما با این نوع حرکات و یا "جو گرفتگی"ها آشنا هستید. امروز بنری دیدم که در اون، از مردم دعوت شده بود تا برای پاکسازی بخشی از طبیعت در یک روز خاص دور هم جمع بشن. جالب اینجاست که در همین کارهای سطحی هم نوآوری نداریم; و مدام در چارچوب های ذهنیمون زندانی هستیم.

برای مثال اگر بخوایم از کمک های مردمی برای حفظ طبیعت استفاده کنیم، کارهای بیشتری رو می شه انجام داد. مثل کاشت درختان، کمک های مالی و کمک برای محیط بانی. عرض کردم که این جنس حرکات رو، که صرفا از سر احساسه و گاهی هم به شکل هدفدار برگزار می شه، قبول ندارم. اما بهتره همین کارها هم به نحوی انجام بشن که هم ماندگار باشن و هم راهی به جایی ببرن. نه مثل دیوار مهربانی ها که در نهایت، بدون تاثیر چندانی جای خودشون رو به یک "شعارزدگی" جدید بدن.

پی نوشت1: این کارها نه نیت صحیح دارن و نه به شکل صحیح انجام می شن. ما بین خطوط حرکت می کنیم، به فقرا کمک می کنیم، طبیعت رو پاکسازی می کنیم و خیلی کارهای دیگه هم می کنیم، چون تو کشورای "باکلاس" از این کارا می کنن! همونطور که برای "کلاس" اسراف می کنیم و منابعمون رو هدر می دیم، بلدیم برای همین نیت کارهای خوب هم بکنیم. بماند که گاهی بعضیا از این حرکات چه سوءاستفاده هایی که نمی کنن.

پی نوشت2: از نشانه های دیگه تضعیف عقلِ آدمی در این عصر، راحت طلبیه. راحت طلبی هم علت و هم معلول بی عقلیه. عقل یکی از قوای روحیه و با اراده ارتباط بسیار نزدیکی داره. با راحت طلبی اراده آدمی و در نتیجه اصل وجودش، یعنی روح و نفس او تضعیف می شه و باعث می شه تا احساس بر عقل چیره بشه. استاد پناهیان سخنرانی فوق العاده ای دارن در باب راحت طلبی. در مورد غلبه احساسات بر عقل بیشتر می شه صحبت کرد. خیلی بیشتر از این متن کوتاه.

۰ نظر ۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۱:۳۹
هاتف بامدادی