از سمت مشرق

ندایی از مشرق، رو به بیداری

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

خسته ام

خویش را شکسته ام

آیه های اشک را اقامه بسته ام

عافیت

التیام زخم های شهر نیست

چاره ساز این دل شکسته

چیست ؟

خسته ام
خویش را شکسته ام

غیرتم نهیب می زند

... آه !

کاش آخرین ستاره می شدم

در شبی که کاروان سرود خواند

دوست داشتم شبی

در حضور روشن ستاره ها

ناپدید می شدم

دوست داشتم

شهید می شدم

کپی برداری از اینجا.

۰ نظر ۲۷ مهر ۹۵ ، ۲۳:۵۷
هاتف بامدادی

مردم زمان امام حسین (ع) چه امتحان عجیبی پس دادن! خیلی سنگین! خیلی سخت!

خودتون رو جای اون مردم بذارید. همین کافیه برای ترسیدن.

تصور کنید از ما هم همچین امتحاناتی گرفته بشه! رد بشیم چی؟ تصور کنید آدم راه کسایی رو بره که قرار بوده ازشون عبرت بگیره.

یا اینکه اون امتحان (و امتحانات و فتنه های دیگه) مختص مردم صدر اسلام بوده؟

یا اباعبدالله! دستم به دامنتون! دست ما رو بگیرید. روی سیاه ما رو سفید کنید آقا! اجازه بدید خدا به خاطر وجود مبارک شما نگاهی به ما بندازه.

۰ نظر ۲۳ مهر ۹۵ ، ۲۱:۵۰
هاتف بامدادی

خوشا به حال نوکران شما که در بند دنیا نیستن. دنیا دست و پای ما رو بسته. آرزوهای دور و دراز ما رو محبوس کرده.

قبول دارم که لیاقت ندارم، قبول دارم که چیزی نیستم، قبول دارم که شایسته محبت و خوبی شما نیستم.

خوش به حال کسایی که با شمان. خوش به حال کسایی که کوره روضه ها، اونا رو در خودش ذوب  کرد. خوش به حال کسایی که نَفَس کیمیایی آقا اباعبدالله، مس وجودشونو تبدیل به طلا کرد. خوش به سعادت شهدای شما یا اباعبدالله. چه خوش رفتن کسایی که از شما بال گرفتن و پریدن.

چه شهدایی که از مجلس شما شهادت گرفتن، چه آدمایی رو شما عوض کردید. اون هم فقط با یک نگاه. برای شما کاری نداره آقای من.

چقدر زهیر دارید شما، چقد حر تربیت کردید، چه عباس هایی تا به حال علم شما رو نگه داشتن.

ای کاش کسی هم نگاهی به ما هیچ ها کنه. آقای ما، یک نگاه شما برای ما ناآدم هایی چون من کافی است.

سلام ما بر شما یا اباعبدالله.

و بر کشته های راه شما.

و لعن و نفرین ابدی بر کسانی که با شما ستیز کردند.

۰ نظر ۲۰ مهر ۹۵ ، ۱۸:۱۱
هاتف بامدادی