از سمت مشرق

ندایی از مشرق، رو به بیداری

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

زمان تشکیل گروهک داعش، شاید خیلی ها منتظر بودن تا ببینن که این گوهک چطور عمل می کنه و چطور می خواد سهمش (به اعتقاد خودشون!) رو از سوریه بگیره. اون موقع در ایران و در بین مردم خیلی خبری از ناامنی های سوریه و تشکیل گروهک های مختلف و سرازیر شدن تروریست ها از سراسر دنیا به سوریه نبود. بعدها و به خصوص بعد از نفوذ داعش به عراق و احساس ناامنی بین مردم ایران، اخبار بیشتری از عراق و سوریه به گوش مردم می رسید. اون زمان شاید همه داعش رو به چشم یک دشمن و یک خطر مهم نگاه می کردن. اینکه شاید بخواد به ایران حمله کنه و تو ایرانم کشتار راه بندازه!

اما وقتی زمان بیشتری گذشت حقایق بیشتری هم آشکار شد! به طور مثال مشخص شد که داعش توان تاسیس حکومت رو شاید داشته باشه، اما توان برقراری حکومت در میان مدت رو نداره، و در واقع تا جنگ هست داعش هم هست و با فرونشستن ناامنی ها، اون ها هم توان حکومت کردن نخواهند داشت.

این نکته می تونه حقیقت مهمی رو برای ما آشکار کنه. حمایت های غیرمستقیم (و احیانا مستقیم) غرب از داعش نه برای کمک به داعش، که برای برداشت امتیازهای خودشون در عراق و سوریست! باید گفت در این میان داعش، فقط بازیچه غربه. در واقع داعش از اول هم قرار نبود بیاد و موندگار بشه، بلکه قرار بود در یک دوران کوتاه (یعنی همین حالا) نقشی رو ایفا کنه و بعد هم از بین بره. می شه گفت داعش کاتالیزور تشکیل خاورمیانه جدیده. حالا که به کمک های فراوان غرب به کردها و تروریست های تحت عنوان میانه رو نگاه می کنیم نتایج جالبی به دست میاد. سوریه قراره تجزیه بشه و البته احتمالا داعش سهمی در این تجزیه نخواهد داشت. اگر هم داشته باشه حق تجاوز به قلمرو حکومت های تحت حمایت غرب رو نخواهد داشت. سهم کردها و تروریست ها تحت عنوان میانه هم رو در آینده سوریه محفوظه. ایجاد کردستان بزرگ یک خطر مهم برای ماست که داره در سوریه و عراق دنبال می شه.

خطر اصلی برای ما نه داعش که نقشه های در حال اجرا در منطقست. داعش یک دشمن کوتاه مدت و گذراست، و البته وهابی های تندرو حالا حالاها قراره برای غرب نقش بازی کنن، اما طرحی که برای ایران در حال اجراست اشغال ایران به وسیله این دمپایی پوش ها نیست. بلکه همون تجزیه ایران توسط طی اجرای این نقشه در کشورهای دیگست.

خطر دیگه برای ایران اسرائیله. با بسته شدن مسیر ایران لبنان، رزیم صهیونیستی دوباره ماشین جنگیشو روشن خواهد کرد تا دست و پای ایران رو در منطقه قطع کنه. و البته حمله مستقیم به ایران در وهله بعد اصلا بعید نیست.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت1: البته منافع بعدی حول نقشه اصلی شکل می گیرن. یعنی در حین اجرای نقشه اصلی باید حداکثر منفعت رو از منطقه بُرد! یکیش می تونه سعی در درگیری داعش با ایران و تحمیل هزینه های اضافی بر ایران باشه. واضحه که این کار جزئی از طرح اصلی نیست، اما سنگ مفت و گنجشکم مفت!

پی نوشت2: از کلمه خاورمیانه استفاده کردم چون غربی ها در حرفاشون از این کلمه استفاده می کنم و من خواستم نوشته هام قابل فهم تر و ملموس تر باشه. می بخشید دیگه!

پی نوشت2: اجرای این نقشه برای غربی ها در واقع راهیه برای فشار بیشتر بر مسلمونا و کاهش سرعت گسترش اسلام در غرب. گسترش اسلام در این کشورها یک خطر بسیار بزرگ برای آینده اوناست و همیشه سعی بر این بوده که از روند جلوگیری کنن. تا حالا نتونستن، به لطف خدا از این به بعد هم ناتوان خواهند بود

پی نوشت4: اینجا گفتم داعش، ولی شما جای داعش بگذارید وهابی های تندرو.

۰ نظر ۲۶ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۵۰
هاتف بامدادی

خلقت هنوز قبای هستی بر عالم نی راسته بود ، ظلمت بود عدم بود ،سرد و  وحشتناک ، ....  و در دایره ی امکان ، خدا کلمه بود ،کلمه ای که هنوز القا نشده بود ، خدا خالق بود ،  خالقی که هنوز خلاقیتش مخفی بود ، خدا رحمان و رحیم بود ولی  هنوز ابر رحمتش نباریده بود خدا زیبا بود ولی هنوز زیباییش تجلی نکرده بود خدا عادل بود ولی عدلش هنوز بروز ننموده بود ، ... در عدم چگونه کمال وجمال خود را بنمایاند ؟ ....اراده ی خدا تجلی کرد ،  کوهها ، دریاها ، ...را آفرید آنگاه خدا انسان را از لجن تیره آفرید وروح خود  را در او دمید ..انسان غریب و ناآشنا ، از این همه رنگها شکل ها و ...  وحشت کرد پناهگاهی می جست تا با یکی از مخلوقات هم رنگ شود و از ترس تنهایی در آید... به سراغ فرشتگان رفت و تقاضای دوستی و مصاحبت کرد  همه با سردی از او گذشتند و او را تنها گذاشتند ...انسان دل شکسته  با خود گفت : مرا ببین ، یک لجن خاکی می خواهد انیس فرشتگان آسمان شود ! سرگشته در گوشه ای پنهان شد ، تا کم کم توانست بر اعصاب خود مسلط شود و برای یافتن دوست به مخلوقی دیگر مراجعه کرد . پرنده ای یافت در پرواز ... خوشش آمد و از اینکه پرنده توانسته  خود را از قید زمین خاکی آزاد کند شیفته شد ، اظهار محبت کرد  گفت : استحقاق دارم هم پرواز تو باشم ؟ پرنده جوابی نداد و رفت . انسان با خود گفت :  مرا ببین از لجن خاکی ساخته شده ام ولی می خواهم از قید این زمین خاکی  آزاد گردم ! به حیوانات به ابر به دریا گفت اما بی نتیجه ...به موج گفت : آیا استحقاق دارم همراه تو بر سینه ی دریا بلغزم ؟ از شادی بجوشم و از  غضب بخروشم ، و بر چهره ی تخته سنگهای مغرور سیلی بزنم و بعد تا ابدیت خدا پیش بروم و در نهایت محو گردم ؟ موج بی اعتنا گذشت انسان به سوی کوه رفت ، کوه جبروت کبریایی خود را نشکست و  غرورش اجازه نداد به او نگاهی کند ، انسان دل شکسته رو به آسمان کرد  و از وسعت بی پایانش خوشحال شد طلب دوستی کرد ..... سکوت اسرار آمیز آسمان به او فهماند که تو استحقاق هم نشینی من و  نداری ..انسان وحشت زده ، تنها ، احساس کرد استحقاق دوستی با هیچ مخلوقی ندارد ، لجن متعفن ... از ته دل فریاد برآورد کیست که این لجن متعفن را بپذیرد ؟ کیست که مرااز تنهایی در آورد ؟ کیست که به استغاثه ی من لبیک گوید ؟ ناگهان طوفانی به پا شد ...صدایی طنین انداز شد : ای انسان ، تو محبوب منی ، دنیا رو به خاطر تو خلق کردم ، از روح خودم در تودمیدم ، اگر کسی بهت لبیک نمی گوید چون هم طراز تو نیست حتی جبرئیل ، بزرگترین فرشتگان ، قادر نیست که هم طرازت شود زیرا بالش می سوزد .... ای انسان ، تویی که زیبایی را درک می کنی تنها تویی که خدای را  با عشق نه با جبر پرستش می کنی تنها تو نماینده ی خدا شده ای تنها تویی که قدرت خدارو درک می کنی ، غرور می ورزی و  عصیان می کنی شکسته می شوی و رام می گردی ، تنها تویی که  فاصله ی لجن و خدا را قادری بپیمایی و ثابت کنی افضل مخلوقاتی ! ای انسان خلقت در تو به کمال رسید و کلمه در تو تجّسد یافت و عشق  با وجود تو معنی و مفهوم یافت و خدایی خود را در صورت تو تجلی کرد ای انسان تو مرا دوست میداری و من نیز تو را دوست میدارم ، تو از منی ، و به سمت من باز می گردی.

مصطفی چمران

-----------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت: اول تصمیم گرفتم ویرایش کنم، ولی منصرف شدم و دیدم همینجوری بهتره.

۰ نظر ۰۴ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۴
هاتف بامدادی