از سمت مشرق

ندایی از مشرق، رو به بیداری

طبقه بندی موضوعی

یادمون رفته کینه داشته باشیم. از اونایی که مشکلات و مصائب زیادی بر ما تحمیل کردن و حقوق زیادی از ما زیر پا گذاشتن. از کسایی که تمام جهان رو به نوکری می خوان. هر فقیری در دنیا هست تقصیر ایناست. تا تونستن کشتن و حالا هم سرمایه گذاری های عجیب و غریب برای جهت دهی و تغییر افکار عمومی. تو همین مسئله اسیدپاشی، چه کسایی و چه جریان هایی در پشت پرده می خوان این حرکتو به دین نسبت بدن؟ به خدا اگر قدرت داشتن همون جنایاتی که در آمریکای جنوبی و آسیای شرقی مرتکب شدن، تو ایرانم تکرار می کردن. حالا دیگه "آمریکای جهان خوار" تبدیل به "آمریکای پیشرفته" شده. انگار نه انگار برای گرفتن این سرزمین، میلیون ها نفرو کشتن.

سال 88 که فراموشمون نشده. چه هزینه سنگینی بر ما تحمیل کردن. با ادعای آزادی (!) و حقوق بشر (!) هر کاری بخوان می کنن. هیچکس تو دنیا نیست که بگه به چه حقی داری این کارا رو می کنی. هیچکس نیست بهشون بگه شما خودتون روتون نمی شه حتی این شعارها رو (که به صورت کامل به گند کشیدینش) تو کشور خودتون مطرح کنین، یا اصلا به چه حقی ایرانو تحریم می کنین. با حمایت همین دولتای کثیف 18000 نفر از جوونای دسته گل ما در حملات شیمیایی شهید شدن، که البته خود سلاح شیمیایی رو هم آلمان تهیه می کرده. کسایی که با بمب گذاری بهشتی و رجایی و افراد باارزش زیادی رو از ما گرفتن، حالا کجان؟ چرا دولت مقتدر آمریکا، پلیس جهان، کمک کننده مظلومین (!!)، وقتی می خواست ایران رو وادار به تسلیم کنه، قدرتش بیشتر از زدن یه هواپیمای مسافربری (مثل هیروشیما و ناکازاکی) نبود؟ چیز زیادیه حقوق مادی و معنوی زیادی (شما بخونید بی شمار) که تو این سال ها از ما پایمال شده بطلبیم؟

حالا ما شدیم مقصر و افتادیم گوشه رینگ. ما ناقض حقوق بشریم! چون پیام ترور شدن دانشمندانمون رو نگرفتیم. چون اجازه تجاوز به خاکمونو نمی دیم (که البته اگر چنین چیزی براشون ممکن بود، اصلا کار به مذاکره و فشار نمی رسید). حالا ما باید عقب نشینی کنیم.

فکر کردیم با سازش (پذیرش آقا بالاسر، اونم آمریکا!) وضع بهتر می شه. که البته نمی شه. چون همینطور که می بینید همه دولتای جهان این بچه قلدر پررو رو پذیرفتن و البته کشورای کمی هستن که توسعه یافتن و اونم خودشون زحمت کشیدن. البته امام که سازشکاری رو محکوم می کرد در درجه اول به خاطر نشر دین و نور الهی در جهان بود. اما با سازشکاری نه به دنیا می رسیم نه به آخرت. قسمت آخر مختارنامه رو به یاد بیارید. اینکه در نهایت 40000 نفر گردن زده شدن، چیز عجیبی نیست (دقیقا هیروشیما). به خدا این ذات دشمنیه. اگر آمریکا دستش به ما می رسید و چنین کاری نمی کرد، حماقتشو ثابت می کرد! یعنی اگه الآن آمریکا دستش به شیعه ها برسه و نکشه، من خودم به شخصه می گم احمقه!

اگر مذاکره راه خوبی بود، اولاد پیامبر مسموم و مجروح به دیدار پیامبر نمی رفتن، چرا که با مذاکره بهترین امکانات رو میتونستن داشته باشن.

------------------------------------------------------------

پی نوشت 1: دوست عزیزی می گفت سر یکی از کلاسام (کلاس اندیشه تو دانشگاه) به بچه ها گفتم اگر اوباما اینجا بود چی کار می کردین؟ هر کی یه چیزی می گفت، عکس می انداختیم یا باهاش صحبت می کردیم و از این حرفا. من گفتم اگر بود من خودم اینجا دهنشو جر می دادم. دانشجوا نزدیک بود شاخ دربیان!

پی نوشت 2: خدا لعنت کنه کسایی رو که معیشت مردم و آرمان های اصیل انقلاب رو مقابل هم قرار دادن.

پی نوشت 3: خوندن این مطلب هم توصیه می شه.

۰ نظر ۰۶ آبان ۹۳ ، ۰۲:۲۱
هاتف بامدادی

یعنی میشه انقلابی مثل انقلاب ما اتفاق افتاده باشه و در اون نیروی نفوذی وجود نداشته باشه؟ برای اینکه بهتر بدونید چی می گم قسمت دوم این نوشته رو بخونید. اونجایی که از مارشال تیتو گفته. فردا روزی اگر فلان شخص سینه چاک انقلاب، نفوذی دراومد خیلی تعجب نکنید. و البته اون موقع تمام رفتارهای این فرد تعبیر درستی پیدا می کنه و تازه اون موقع می فهمیم چرا این کارا رو کرده. البته فهمیدن اینکه چه کسایی اینجورین خیلی سخته، ولی غیرممکن نیست. چون طرف یه جایی، با یه حرکتی خودشو نشون می ده. یا مثلا وقتی از انقلاب و مفاهیم انقلابی صحبت می کنه کمی تا قسمتی مشخص می شه که به این حرفا ذره ای اعتقاد نداره. البته هر کس اینجوری بود نمی شه بگی که حتما نفوذی بوده، چون انگل های انقلاب هم همین علائمو دارن (انگل انقلاب که مشخصه دیگه!). و البته افراد دیگه ای مثل منافقا (منظورم اون گروهک نیست! اونا الآن دیگه محاربن) هم می تونن این علائمو نشون بدن.

من از الآن به بعضی ها بد مشکوکم. گفته باشم!

---------------------------------------------------------------------

در این مورد بیشتر می شه حرف زد، که گفتن یه چیزایی جرأت می خواد! من که ندارم!

۰ نظر ۰۵ آبان ۹۳ ، ۱۷:۵۷
هاتف بامدادی

در پیله تا به کی بر خویشتن تنی؟

پرسید کرم را مرغ از فروتنی

تا چند منزوی در کنج خلوتی

دربسته تا به کی در محبس تنی

در فکر رستنم -پاسخ بداد کرم-

خلوت نشسته ام زین روی منحنی

همسال های من پروانگان شدند

جستند از این قفس، گشتند دیدنی

در فکر خلوتم تا وارهم به مرگ

یا پر برآورم بهر پریدنی

اینک تو را چه شد کای مرغ خانگی

کوشش نمی کنی، پرّی نمی زنی؟

**********************************************************************

هیچی! همین! نیما یوشیج خوب گفته!

۰ نظر ۰۵ آبان ۹۳ ، ۰۲:۰۱
هاتف بامدادی

مانور رسانه ای خارج کشور روی مسئله اسیدپاشی، می تونه گویای یه چیزی باشه. با توجه به دو نکته: اولاً اینکه این رسانه ها خودشونم می دونن این اسیدپاشی ها هیچ ربطی به امر به معروف و نهی از منکر نداره یا حداقل رابطه ثابت شده ای نداره، ثانیاً پرسیدن این سوال که، این شبکه ها اگر احتمال دستگیری این افرادو بدن، بازم اینجوری روی آبروی خودشون ریسک می کنن؟ یعنی احتمالاً چیزی می دونستن که حاضر شدن چنین مانوری رو این مسئله بدن. ضمن اینکه خواهید دید این تب خیلی سریع فروکش می کنه و ناگهان اسیدپاشی ها هم متوقف می شه.(یعنی افراد درگیر اسیدپاشی، احتمالا از کشور خارج می شن)

راستی درباره این خبر; اوایل به این خبر می خندیدیم! ولی مثل اینکه شوخی شوخی جدی شد!

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

1- من قبلا در این مورد صحبت کرده بودم و گفته بودم نمی شه به قطع گفت اسیدپاشی کار همون عده ایه که دارن روش کار رسانه ای می کنن، ولی این احتمال واقعا ًبیشتر شده.

2- همسویی جالب دولت و اونور آبی ها در این قضیه جالب بود.

۱ نظر ۰۴ آبان ۹۳ ، ۱۵:۰۳
هاتف بامدادی

لبیک یا حسین

فدای دل خون شما یا اباعبدلله....

چیزی که دوست دارم الآن بگم، دعا برای فرجه. اللهم عجل لولیک الفرج.

------------------------------------------------------------------------------------------------------

دو تا مداحی خوب و  دلچسب معرفی می کنم که هر دو از حاج مهدی سلحشوره:

سینه زنی واحد (وای وای شیب الخضیبی...) دانلود

سینه زنی شور برای جناب حر (آقا حلالم کن) دانلود

۰ نظر ۰۴ آبان ۹۳ ، ۰۰:۲۶
هاتف بامدادی

اینجور اتفاقات چیزی زودگذره. جوی که می آد و خیلی سریع هم می ره. وقتی می آد طوفانی به پا می کنه و وقتی می ره کسی دیگه یادش هم نمی آد که چنین چیزی بوده. منتها نکته اینجاست که بعضی ها خوب بلدن از این طوفان ها استفاده کنن. اصلا بعضی ها این طوفان رو می سازن تا ازش استفاده کنن. جوسازی علیه کسی یا چیزی، ساختن جریان رسانه ای برای از یاد بردن جریان دیگه ای و یا هر هدف دیگه ای. نه اینکه اسیدپاشی حتما کار یه عده باشه، بلکه بزرگ کردن و ربط دادن (به قول معروف شکل دادن) این خبرها، قطعا می تونه کار اونها باشه.

شما شما شک نکنید که یکی از بزرگترین قربانیان این داستان (بعد از افراد آسیب دیده) امر به معروف و نهی از منکره. با شهید شدن علی خلیلی و به وجود آمدن شناخت از این شهید، جریان امر به معروف و نهی از منکر و غیرتمندی تقویت شد. در ادامه، این جریان می تونه در برابر تهاجم غرب تاثیرگذار باشه. چون قطعا این جریان در شهادت علی خلیلی متوقف نمی شه و با سرعت بیشتری نسبت به قبل رشد پیدا می کنه. یعنی ممکنه با دادن شهدای دیگه در آینده باز هم شتاب بیشتری داشته باشه. اما دشمن می بینه و تحلیل می کنه و بر اساس این تحلیل عمل می کنه. می دونه این جریان می تونه بیدار کننده پتانسیل بزرگی در جامعه باشه، پس بی خیال قضیه نمی شه. من نمی گم این اسیدپاشی حتما کار سرویس های اطلاعاتی غربیه، اما اونا وقتی دیدن چنین اتفاقی افتاده و امکان ربط دادنش به بی حجابی هم هست، چرا این فرصتو از دست بدن؟

شما ببین بعد از یه مدت چند نفر پیگیر این قضیه می شن که اصلا این جرم بالاخره ارتباطی به امر به معروف و نهی از منکر پیدا می کرد یا نه. البته اون موقع دیگه این رسانه ها به اهدافشون دست پیدا کردن.

البته بنده شنیدم ربط دادن این قضیه به امر به معروف و نهی از منکر از یکی از رسانه های حامی دولت شروع شده، ضمن اینکه روحانی هم سخنان معناداری در این باب گفته. تحلیل اینها جدا از چیزیه که من گفتم و عرایض من تماماً مربوط به رسانه ها و افراد خارج از کشوره.

۰ نظر ۰۳ آبان ۹۳ ، ۰۲:۵۰
هاتف بامدادی

انصافا کربلا درس های زیادی داره. ولی خیلی سخته بخوای کربلا رو به دموکراسی و این خزعبلات ربط بدی.

"یک درس کربلا هم درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین می‌باشد."

واقعا هنره از تو کربلا "مذاکره" درآوردن.

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

البته ایشون حرف های دیگه ای هم گفتن. ما شنیده بودیم اولین بار یکی از رسانه های حامی دولت اسیدپاشی رو به امر به معروف گره زده بود. بماند که ربط دادن این دو موضوع به هم احتمالا یک تکنیک رسانه ای قدیمیه. ولی مثل اینکه همیشه جواب می ده.

۰ نظر ۰۱ آبان ۹۳ ، ۰۰:۵۴
هاتف بامدادی

یه زمانی بحث غربزدگی رو بورس بوده. خیلی وقت پیش ها. غربزده ها آدم هایی بودن که کارهاشونو بنا بر دلیل "چون در غرب مده یا خوبه" انجام می دادن. آدمایی که پشت کارهاشون به جای منطق، احساس بود. القای سبک زندگی غربی در قالب مفهومی به نام "کلاس" انجام می شده. دقت کنید کلمه ممکنه عوض بشه، اما مفهوم خیلی تغییر نمی کنه (روشنفکری، تجدد و ...). این کارها تشکیل دهنده چیزی به نام "سبک زندگی" بوده.

امروزه هم چنین چیزی رو داریم. از پوشیدن لباسای عجیب و غریب شروع شد. به ادای به خصوص بعضی حروف، استفاده از کلمات انگلیسی و اصرار در تلفظ کلمات به شکل اصلیش هم رسید. این رفتار رو در کل زندگی می شه دید، سلیقه موسیقیایی، دیدن فیلم (بعضی فیلم ها)، مصرف گرایی و تبذیر (حتی بدتر از اونچه در غرب هست)، انتخاب دوست و همسر، ساختار خانواده ها و ... می شه دید. چیزی که در همه اینها دیده می شه احساسه. چیزی که ما بهش می گیم نفس. میل به دیده شدن و شهرت، شهوت، حرص و آرزوهای دور و دراز و دست نیافتنی (مشخصاً در این حد نمی مونه و شکل دهنده حب و بغض اشخاص هم خواهد شد).

منتها قضیه تو همین جا نمونده. از غربزدگی به بهت زدگی در برابر غرب و بعد به غرب پرستی (در برخی افراد) و نهایتا به غرب پرستی رسیده. خواهش می کنم همین حالا افرادی که تو تلویزیون این رفتارها رو (که در بالا گفتم دارند) تصور کنید (حرف زدن و ادای حروف و ...).  بین همین مجری ها. مثلا آقای فردوسی پور وقتی مهمون اروپایی می آره، اینجوری نگاهشون می کنه: متعجب. انگار آسمون شکافته شده و این فرد از آسمون افتاده (نمی دونم اون لحظه اون فرد درباره ما ایرانی ها چه فکری می کنه، به شخصه از دیدن چنین رفتاری احساس تحقیر و ذلالت می کنم). حالا همین فرد وقتی یه بازیکن آفریقایی می آره چطور باهاش برخورد می کنه؟ یا اینکه بعضی از همین مجریان، خیلی اصرار دارن که وقتی کلمه ای به زبان دیگه (دخیل) می خوان بیان کنن، خیلی اصرار دارن به شکلی که در اون زبان ادا می شه، این کار رو انجام بدن. در حالی که کاملا عادیه وقتی کلمه ای از یه زبان به زبان دیگه ای وارد بشه، نحوه تلفظ و خود کلمه دچار تغییر میشه (نگاهی کنید به کلماتی که از قبل به زبان ما وارد شدن: کلاس، مدرسه، قهوه، سماور، تلویزیون و ...).

من اگه چنین رفتاری رو از چند جوان (که مشخصاً احساسین) تو خیابون ببینم، خیلی کمتر متعجب می شم تا از صدا و سیما، اون هم از مجریانی که بعضاً استاد صدا و سیما هستن.

در رابطه با این موضوع حداقل دو پست دیگه در خاطرم هست که ان شاءالله اگر یادم نره، می نویسم.

۱ نظر ۲۹ مهر ۹۳ ، ۲۰:۲۷
هاتف بامدادی

بسم الله الرحمن الرحیم

کلام از تو آغاز می شود و به تو پایان می گیرد. هر شروعی و پایانی با توست. پس من بر تو توکل می کنم و از تو می خواهم در همه حال یاور و متوجه من باشی. که با کمک تو حرف ها و سخنانم ناحق و معصیت نباشد، و کسی را به گمراهی نیفکند.

وَجُدْ لىبِجُودِکَ وَاعْطِفْ عَلَىَّ بِمَجْدِکَ وَاحْفَظْنى بِرَحْمَتِکَ وَاجْعَلْ لِسانى بِذِکْرِکَ لَهِجاً وَقَلْبى بِحُبِّکَ مُتَیَّماً

دوست دارم شروع کار و اولین مطلبو با حدیثی از حضرت علی(ع) متبرک کنم:

و درود خدا بر او، (مردى از امام در خواست اندرز کرد.) فرمود: از کسانى مباش که بدون عمل صالح به آخرت امیدوار است، و توبه را با آرزوهاى دراز به تأخیر می ‏اندازد. در دنیا چونان زاهدان سخن می ‏گوید، اما در رفتار همانند دنیا پرستان است. اگر  نعمت‏ها به او برسد سیر نمی شود، و در محرومیّت قناعت ندارد، از آنچه به او رسید شکرگزار نیست، و از آنچه مانده زیاده طلب است. دیگران را پرهیز می دهد، اما خود پروا ندارد، به فرمانبردارى امر می ‏کند، اما خود فرمان نمی برد. نیکوکاران را دوست دارد اما رفتارشان را ندارد، گناهکاران را دشمن دارد اما خود یکى از گناهکاران است .......

(این بخش هایی از حکمت 150 نهج البلاغه بود، توصیه می کنم همشو بخونید. بیشتر از 7 یا 8 دقیقه وقت نمی گیره (لینک))

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

سلام

راستش همین الان که دارم این مطلبو می نویسم حس عجیبی پیدا کردم. نمی دونم چرا. و اما در مورد وبلاگ. این اولین مطلب ارسالی من در این وبلاگه. فعلا این وبلاگ خالیه، اما کم کم إن شاءالله می سازمش.

چون محرم در راهه دوست دارم یه مداحی معرفی کنم. من قبلا هم مداحی گوش می کردم، راستش از این مداحا که پاپ(!) می خونن خوشم نمیاد. یا اینایی که مثل موزیکای ترنس(!) می خونن. بیشتر محمود کریمی و مهدی سلحشور. ولی این روزا توجهم به سینه زنی های حاج منصور جلب شده. خیلی خوب به دل می شینه.

این مداحی با شعر تو مه و من ستاره سحرم شروع میشه.

دانلود

۰ نظر ۲۸ مهر ۹۳ ، ۲۳:۲۰
هاتف بامدادی