حرف ها و سخنان بسیار خوبی ذیل این آیه شریفه می تونید پیدا کنید. نمونش سخنرانی دلنشین آیت الله جاودانه، که می تونید از این لینک دریافت کنید.
حرف ها و سخنان بسیار خوبی ذیل این آیه شریفه می تونید پیدا کنید. نمونش سخنرانی دلنشین آیت الله جاودانه، که می تونید از این لینک دریافت کنید.
"یکبار یکی از فرزندانم اشکریزان با یک کاغذ پاره وارد اتاق من شد و گفت: نقاشیام را برادرم پاره کرده است. پرسیدم: چه کسی این نقاشی را کشیده بود؟ گفت: خودم. گفتم: خودت کو؟ دستش را روی سینهاش گذاشت و گفت: این خودم است. گفتم: این که سینهات است! دستش را روی سرش گذاشت و گفت: این. گفتم: این هم که سرت است! خندید و رفت و اصلاً یادش رفت که نقاشیاش پاره شده است. حالا بالأخره این خودی که این نقاشی را کشیده است کدام است که این سینه و این سر، سینه و سر اوست؟ این سؤال همینطور او را به خودش مشغول کرد که بالأخره من کو؟ تا سالهای بعد موضوع بهخوبی برایش روشن شد.
مطلب را از خودتان شروع میکنیم، گاهی شما خواب میبینید و صبح که بیدار میشوید میگویید خواب دیدم. خوب حالا چه کسی خواب دید؟ میگویید خودم خواب دیدم. مثلاً خواب دیدهاید که دارید از خیابان رد میشوید، یک دفعه یک ماشین میخواهد به شما بزند، از خواب میپرید، میبینید که توی رختخواب هستید و ماشینی در کار نبود. از خود نمیپرسید آن ماشین به چه کسی میخواست بزند؟ وقتی از خواب بیدار شدید میگویید خودم خواب دیدم و ماشین میخواست به من بزند و خودم از خواب پریدم و دیدم توی رختخواب هستم. حالا واقعاً خودتان کدام بودید؟ آنکه در رختخواب بود یا آن که خواب میدید. قبول دارید آن که خواب میدید خودتان بودید و آن که در رختخواب بود بدنِ شما بود نه خودِ شما. پس خودتان بیبدن باز خودتان بودید و بدن شما هم، خود شما نبود.
خودم بدون بدنم
بعضی مواقع خوابهایی میبینید که بعداً در زندگیتان واقع میشود، به آن خوابها «رؤیای صادقه» میگویند. با توجه به این نوع خوابها از شما می پرسم آیا در رؤیای صادقه خودتان آن جایی بودید که الآن در بیداری با آن روبهرو هستید و یادتان میآید که قبلاً خوابِ همینجا را دیدهاید؟... (در ادامه مطلب دنیال کنید)