مثل هر چیزی در این طبیعت
همیشه گاهی بالا می رویم
و گاهی پایین می آییم.
و می دانیم آخرین خانه مان چطور است و کجاست.
تنها چیزی که ما را
مثل یک رایحه دلپذیر می کشاند
و می برد تا درب قدیمی خانه پدربزرگ
که شاخ و برگ درختان از دیوار آن بالاتر رفته
و بوی یاسش همسایه ها را مست کرده
امید است و امید...
-------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت: در دعای کمیل می فرمایند: کیف اسکن فی النار و رجائی عفوک... (چگونه در آتش جای گیرم درحالی که امیدوار عفو و بخشش توام...)