از سمت مشرق

ندایی از مشرق، رو به بیداری

طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کربلا» ثبت شده است

مردم زمان امام حسین (ع) چه امتحان عجیبی پس دادن! خیلی سنگین! خیلی سخت!

خودتون رو جای اون مردم بذارید. همین کافیه برای ترسیدن.

تصور کنید از ما هم همچین امتحاناتی گرفته بشه! رد بشیم چی؟ تصور کنید آدم راه کسایی رو بره که قرار بوده ازشون عبرت بگیره.

یا اینکه اون امتحان (و امتحانات و فتنه های دیگه) مختص مردم صدر اسلام بوده؟

یا اباعبدالله! دستم به دامنتون! دست ما رو بگیرید. روی سیاه ما رو سفید کنید آقا! اجازه بدید خدا به خاطر وجود مبارک شما نگاهی به ما بندازه.

۰ نظر ۲۳ مهر ۹۵ ، ۲۱:۵۰
هاتف بامدادی

خوشا به حال نوکران شما که در بند دنیا نیستن. دنیا دست و پای ما رو بسته. آرزوهای دور و دراز ما رو محبوس کرده.

قبول دارم که لیاقت ندارم، قبول دارم که چیزی نیستم، قبول دارم که شایسته محبت و خوبی شما نیستم.

خوش به حال کسایی که با شمان. خوش به حال کسایی که کوره روضه ها، اونا رو در خودش ذوب  کرد. خوش به حال کسایی که نَفَس کیمیایی آقا اباعبدالله، مس وجودشونو تبدیل به طلا کرد. خوش به سعادت شهدای شما یا اباعبدالله. چه خوش رفتن کسایی که از شما بال گرفتن و پریدن.

چه شهدایی که از مجلس شما شهادت گرفتن، چه آدمایی رو شما عوض کردید. اون هم فقط با یک نگاه. برای شما کاری نداره آقای من.

چقدر زهیر دارید شما، چقد حر تربیت کردید، چه عباس هایی تا به حال علم شما رو نگه داشتن.

ای کاش کسی هم نگاهی به ما هیچ ها کنه. آقای ما، یک نگاه شما برای ما ناآدم هایی چون من کافی است.

سلام ما بر شما یا اباعبدالله.

و بر کشته های راه شما.

و لعن و نفرین ابدی بر کسانی که با شما ستیز کردند.

۰ نظر ۲۰ مهر ۹۵ ، ۱۸:۱۱
هاتف بامدادی

چه می جویی؟ عشق؟ همین جاست. چه می جویی؟ انسان؟ این جاست. همه تاریخ اینجا حاضر است. بدر و حنین و عاشورا این جاست.

شاید آن یار، او هم این جا باشد. این شاید که گفتم از دل شکاک من است که برآمد. اهل یقین پیامی دیگر دارند. بشنو ...

همه از آن سنگری که تو گویی خیمه ای بود در صحرای کربلا، خارج شدند و لحظاتی بعد فرمان حمله فرارسید .... طنین آوای بلند تکبیر بچه ها همچون رعدی بود که تسبیح گویان در دل شب نخلستانها می غرید و سینه سیاه دشمن را در رعب و وحشت می آکند.

شیطان حکومت خویش را بر ضعف ها و ترس ها و عادات ما بنا کرده است. و اگر تو نترسی و از عادات مذموم خویش دست برداری و ضعف خویش را با کمال خلیفت اللّهی جبران کنی، دیگر شیاطین را بر تو تسلطی نیست. بگذار آمریکا با مانورهای ستاره دریایی و جنگ ستارگان خوش باشد ....

آری ... در این جا و در دل این نخلستان هاست که تاریخ آینده جهان بر گرده خستگی ناپذیر این جوانان بنا می گردد. بسیجی عاشق کربلاست.

و کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نام ها. نه، کربلا حرم حق است و هیچ کس را جز یاران امام حسین (ع) راهی به سوی حقیقت نیست.

کربلا، ما را نیز در خیل کربلاییان بپذیر. ما می آییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آنگاه روانه دیار قدس شویم.

دانلود با صدای شهید مرتضی آوینی

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت1: سایت شهید آوینی، متن خوانی هایی رو از شهید آوینی در دسترس قرار داده. از این لینک هم می تونید چند صدای ضبظ شده از بی سیم فرماندهان دفاع مقدس رو دانلود کنید. این یکی هم زیباست و روح افزا.

پی نوشت2: "شیطان حکومت خویش را بر ضعف ها و ترس ها و عادات ما بنا کرده است." دوست دارم در آینده درباره این جمله بیشتر بنویسم. إن شاء الله.

۰ نظر ۱۱ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۴۶
هاتف بامدادی

مادر گفت: "برو..."

ساکش را برداشت و سفرش را شروع کرد.

چه چیزی او را به این سفر کشانده بود؟ چه چیزی در نهان دلش به می گفت: "بیا"؟ جاذبه ای که او را از خیلی چیزها می راند و به سمت خودش می برد.

از ابتدای سفر شروع کرد.از همان اول، چیزهایی را درد دلش میدید.

سفر سفری غریب بود. او در این سفر هر چه حس بود چشید; رنگ به رنگ. از غربت دلتنگ شد، بعد غمگین شد، دل کند، به عاشقی رسید، و عطش او را گرفت، آتش گرفت و سوخت...

در این سفر دید. خیلی چیزها دید. هر چه فکرش را نمی کرد دید. دیدن که نه، شهود بود.

و در آخر روی دست های برنایان و چند لحظه بعد در اغوش مادر بود.

                                                                        این گل پرپر از کجا آمده

                                                                        از سفر کرب و بلا آمده

تقدیم به پیشگاه شهدای والا مقام

۰ نظر ۲۹ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۱۲
هاتف بامدادی

انصافا کربلا درس های زیادی داره. ولی خیلی سخته بخوای کربلا رو به دموکراسی و این خزعبلات ربط بدی.

"یک درس کربلا هم درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین می‌باشد."

واقعا هنره از تو کربلا "مذاکره" درآوردن.

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

البته ایشون حرف های دیگه ای هم گفتن. ما شنیده بودیم اولین بار یکی از رسانه های حامی دولت اسیدپاشی رو به امر به معروف گره زده بود. بماند که ربط دادن این دو موضوع به هم احتمالا یک تکنیک رسانه ای قدیمیه. ولی مثل اینکه همیشه جواب می ده.

۰ نظر ۰۱ آبان ۹۳ ، ۰۰:۵۴
هاتف بامدادی