از سمت مشرق

ندایی از مشرق، رو به بیداری

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «برگ» ثبت شده است

برگی آمد

و بادها را از آن خود کرد.

همان موقع که پروانه در هوا می خرامید;

رقص شاخه ها;

و آواز چکاوک ها جنگل را می نواخت،

تمام هستی انگار، از آن برگ بود.

۰ نظر ۳۱ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۳۳
هاتف بامدادی