از سمت مشرق

ندایی از مشرق، رو به بیداری

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام» ثبت شده است

همه مملکت ایران را به هم بزنم برای اینکه من باشم و هیچ کس نباشد نه، همه باشید، و همه هم حفظ کنید مملکت را. همه باشید، و همه روی قانون عمل بکنید قانون اساسی را باز کنید، و هرکس مرز و حد خودش را تعیین کند. به ملت هم بگویند که قانون اساسی ما برای دولت این را وظیفه کرده است؛ برای رئیس جمهور این را؛ برای مجلس این را؛ برای فرض کنید فلان کار برای ارتش این را. برای همه وظیفه معین کرده است. به مردم بگویند در قانون اساسی که شما رأی دادید برایش، وظیفه ما این است. در لفظ فقط نباشد، و در واقع خلاف. واقعاً سرفرود بیاورید به قانون؛ و واقعاً سر فرود بیاورید به اسلام. لفظ را همه می‌گویند. شاید شیطان را هم ازش بپرسند، می‌گوید من انقلابی هستم! امروز همه انقلابی هستند! امروز همه دلسوز برای ملت هستند! امروز دعوای اینکه ما همه جنگ هم رفته‌ایم - و شما دیدید که یک دسته نوشته‌اند که ما از اول در جنگ چه بودیم - گفته‌اند. خوب، من هم می‌توانم بگویم من در صفِ اول جنگ دارم جنگ می‌کنم، ولی اینجا افتادم همینطور. باید به حسب واقع، به حسب انصاف، به حسب وجدان، این مردمی که شماها را روی کار آورده‌اند، این مردم زاغه نشین که شماها را روی مسند نشانده‌اند ملاحظه آنها را بکنید، و این جمهوری را تضعیفش نکنید. بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست، و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از «ایام الله» - خدای نخواسته - باز پیدا بشود. و آن روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به ۲۲ بهمن. قضیه [این‌] است که فاتحه همه ما را می‌خوانند! من از خدای تبارک و تعالی امید این را دارم که به ما عنایت بفرماید و ما را هدایت کند به یک راهی که مرضی اوست؛ و قلمهای ما را هدایت کند به یک نوشته‌هایی که مورد رضای اوست. و بر زبانهای ما جاری کند یک چیزهایی را که مورد رضای اوست.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
 صحیفه امام خمینی » جلد ۱۴ » صفحه ۳۸۰
پی نوشت1: این حرف ها برای این نیست که روی سر این دولت بخوایم چماقش کنیم، این حرف ها برای همه دولت هاست. و برای همه احزاب و همچنین همه افراد جامعه.
پی نوشت2: متن کامل بیانات رو اینجا می تونید بخونید.
۰ نظر ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۱۴
هاتف بامدادی

یادمون رفته کینه داشته باشیم. از اونایی که مشکلات و مصائب زیادی بر ما تحمیل کردن و حقوق زیادی از ما زیر پا گذاشتن. از کسایی که تمام جهان رو به نوکری می خوان. هر فقیری در دنیا هست تقصیر ایناست. تا تونستن کشتن و حالا هم سرمایه گذاری های عجیب و غریب برای جهت دهی و تغییر افکار عمومی. تو همین مسئله اسیدپاشی، چه کسایی و چه جریان هایی در پشت پرده می خوان این حرکتو به دین نسبت بدن؟ به خدا اگر قدرت داشتن همون جنایاتی که در آمریکای جنوبی و آسیای شرقی مرتکب شدن، تو ایرانم تکرار می کردن. حالا دیگه "آمریکای جهان خوار" تبدیل به "آمریکای پیشرفته" شده. انگار نه انگار برای گرفتن این سرزمین، میلیون ها نفرو کشتن.

سال 88 که فراموشمون نشده. چه هزینه سنگینی بر ما تحمیل کردن. با ادعای آزادی (!) و حقوق بشر (!) هر کاری بخوان می کنن. هیچکس تو دنیا نیست که بگه به چه حقی داری این کارا رو می کنی. هیچکس نیست بهشون بگه شما خودتون روتون نمی شه حتی این شعارها رو (که به صورت کامل به گند کشیدینش) تو کشور خودتون مطرح کنین، یا اصلا به چه حقی ایرانو تحریم می کنین. با حمایت همین دولتای کثیف 18000 نفر از جوونای دسته گل ما در حملات شیمیایی شهید شدن، که البته خود سلاح شیمیایی رو هم آلمان تهیه می کرده. کسایی که با بمب گذاری بهشتی و رجایی و افراد باارزش زیادی رو از ما گرفتن، حالا کجان؟ چرا دولت مقتدر آمریکا، پلیس جهان، کمک کننده مظلومین (!!)، وقتی می خواست ایران رو وادار به تسلیم کنه، قدرتش بیشتر از زدن یه هواپیمای مسافربری (مثل هیروشیما و ناکازاکی) نبود؟ چیز زیادیه حقوق مادی و معنوی زیادی (شما بخونید بی شمار) که تو این سال ها از ما پایمال شده بطلبیم؟

حالا ما شدیم مقصر و افتادیم گوشه رینگ. ما ناقض حقوق بشریم! چون پیام ترور شدن دانشمندانمون رو نگرفتیم. چون اجازه تجاوز به خاکمونو نمی دیم (که البته اگر چنین چیزی براشون ممکن بود، اصلا کار به مذاکره و فشار نمی رسید). حالا ما باید عقب نشینی کنیم.

فکر کردیم با سازش (پذیرش آقا بالاسر، اونم آمریکا!) وضع بهتر می شه. که البته نمی شه. چون همینطور که می بینید همه دولتای جهان این بچه قلدر پررو رو پذیرفتن و البته کشورای کمی هستن که توسعه یافتن و اونم خودشون زحمت کشیدن. البته امام که سازشکاری رو محکوم می کرد در درجه اول به خاطر نشر دین و نور الهی در جهان بود. اما با سازشکاری نه به دنیا می رسیم نه به آخرت. قسمت آخر مختارنامه رو به یاد بیارید. اینکه در نهایت 40000 نفر گردن زده شدن، چیز عجیبی نیست (دقیقا هیروشیما). به خدا این ذات دشمنیه. اگر آمریکا دستش به ما می رسید و چنین کاری نمی کرد، حماقتشو ثابت می کرد! یعنی اگه الآن آمریکا دستش به شیعه ها برسه و نکشه، من خودم به شخصه می گم احمقه!

اگر مذاکره راه خوبی بود، اولاد پیامبر مسموم و مجروح به دیدار پیامبر نمی رفتن، چرا که با مذاکره بهترین امکانات رو میتونستن داشته باشن.

------------------------------------------------------------

پی نوشت 1: دوست عزیزی می گفت سر یکی از کلاسام (کلاس اندیشه تو دانشگاه) به بچه ها گفتم اگر اوباما اینجا بود چی کار می کردین؟ هر کی یه چیزی می گفت، عکس می انداختیم یا باهاش صحبت می کردیم و از این حرفا. من گفتم اگر بود من خودم اینجا دهنشو جر می دادم. دانشجوا نزدیک بود شاخ دربیان!

پی نوشت 2: خدا لعنت کنه کسایی رو که معیشت مردم و آرمان های اصیل انقلاب رو مقابل هم قرار دادن.

پی نوشت 3: خوندن این مطلب هم توصیه می شه.

۰ نظر ۰۶ آبان ۹۳ ، ۰۲:۲۱
هاتف بامدادی