عالَمم به رنگ شب شده. اندوهم مثل گل های شب بو ست و شکوه ام [اگر باشد] شبگیر.
این روزها کوچه ها خالی است، خانه هم ساکت. جز صدا جیرجیرک چیزی نمی شنوم.
تنها چیزی که مانده است [رفیق!] تلألو نور مهتاب در میان آب حوض حیاط است.
۱ نظر
۰۹ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۱۷